سرویس خبری ایران من: تنشهای اخیر میان اسرائیل و ایران به نقطهای رسیده که مقامات اسرائیلی آشکارا از حذف رهبران ایرانی سخن میگویند. این تصریحات نشاندهنده تشدید بحران منطقهای و تغییر در استراتژی اسرائیل است.
تهدید مستقیم به ترور رهبر یک کشور مستقل
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، پس از حمله موشکی ایران به بئرشبع که در پاسخ به تجاوزات پیشین اسرائیل صورت گرفت، در سخنانی بیسابقه مستقیماً رهبر عالی ایران را تهدید به ترور کرد. او گفت: «مردی مثل خامنهای که همیشه از طریق عوامل نیابتیاش بهدنبال نابودی اسرائیل بوده، نباید زنده بماند… حذف او بخشی از کارزار ماست.»
این سخنان، که با سکوت کامل نهادهای بینالمللی مواجه شده، عملاً به معنای مشروعیتبخشی به سیاست ترور دولتی در قرن بیستویکم است؛ اقدامی که در صورت صدور از سوی دیگر کشورها، بیتردید با موجی از محکومیت جهانی روبهرو میشد.
تغییر رژیم؛ هدفی رسمی و اعلامشده
در ادامه این سیاستهای تهاجمی، مقامات اسرائیل بهصراحت از تلاش برای «تغییر رژیم» در ایران سخن گفتهاند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در پیامی ویدیویی به زبان انگلیسی خطاب به مردم ایران، مدعی شد که عملیات نظامی جاری میتواند «راه را برای رسیدن شما به آزادی هموار کند»؛ عبارتی که آشکارا نقض اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهاست و از طراحی مداخلات سیاسی در سطح حاکمیتی حکایت دارد.
پیام تهدیدآمیز ترامپ
دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده نیز با لحنی دوپهلو اما هشداردهنده، به صف تهدیدکنندگان پیوست. او در شبکههای اجتماعی نوشت: «نمیخواهیم او [آیتالله خامنهای] را بکشیم… دستکم فعلاً نه. اما صبر ما دارد تمام میشود.»
این جمله بهوضوح نشانهای از آمادگی برای انجام عملیات ترور هدفمند در صورت لزوم تلقی میشود؛ اقدامی که طبق حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل، میتواند جنایت جنگی محسوب شود.
سکوت خطرناک نهادهای جهانی
با وجود صراحت این تهدیدات، تاکنون نه سازمان ملل و نه نهادهای حقوق بشری بینالمللی موضع روشنی در محکومیت این اظهارات اتخاذ نکردهاند؛ سکوتی که میتواند به رویهسازی برای مشروعیتبخشی به سیاست ترور رهبران کشورهای مستقل تبدیل شود.