سرویس خبری ایران من: ترامپ برای اولین بار پس از بازگشت به قدرت با متحدان اصلی آمریکا دیدار میکند. این دیدارها چالشهای جدیدی را برای روابط آمریکا و متحدانش ایجاد میکند. سیاستهای جدید ترامپ بنیانهای همکاری دیرینه را تهدید میکند. متحدان آمریکا باید برای واکنش به این تغییرات آماده شوند.
دیدارهای آتی ترامپ با متحدان
به گزارش ایران من، پولیتیکو نوشت: ترامپ در چند هفته آینده، برای اولین بار از زمان بازگشت به قدرت، با متحدان اصلی آمریکا دیدار خواهد کرد. روز یکشنبه، او برای شرکت در نشست سالانه گروه هفت به کانادا پرواز کرد. اواخر این ماه، او برای شرکت در اجلاس سالانه ناتو به هلند خواهد رفت.
در هر دو این نشست ها، متحدان آمریکا تلاش خواهند کرد تا رضایت رئیس جمهوری آمریکا را جلب کنند. آنها در مورد همه مسائل از تجارت تا امنیت تلاش میکنند. متحدان میخواهند این گردهماییها را به عنوان ابزارهایی برای هماهنگی حفظ کنند. آنها این جلسات را برای همکاری در مواجهه با چالشهای حیاتی استفاده میکنند.
تغییر رویکرد ترامپ نسبت به دوره اول
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری اش، پیوسته به دنبال اختلال در چنین جلساتی بود. متحدانش اطمینان دارند که این بار به اندازه کافی تلاش کردهاند. آنها برای جلوگیری از اتفاقات ناگوار آمادهسازی کردهاند.
این رسانه خاطرنشان کرد: حتی اگر این نشست ها بدون هیچ حادثه ای پیش برود، اشتباه خواهد بود. متحدان نباید تصور کنند که همه چیز در روابطشان با ایالات متحده بدون نقص است.
تحول بنیادین در سیاست آمریکا
فضای جهانی از زمان بازگشت ترامپ پنج ماه پیش اساساً تغییر کرده است. وی و دولتش حملهای تمامعیار آغاز کردهاند. آنها بنیانهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی روابط واشنگتن با متحدان دیرینه را هدف قرار دادهاند.
ترامپ به روشنی بیان کرده است که معتقد نیست امنیت آمریکا و متحدانش جداییناپذیر است. این اصل اساسی در طول ۸۰ سال گذشته راهنمای تعامل واشنگتن با متحدانش بوده است.
پیت هگست وزیر دفاع تأکید کرده است که اعضای اروپایی ناتو باید مسئولیت بپذیرند. آنها باید مسئولیت امنیت متعارف در اروپا را بر عهده بگیرند.
همین امر در مورد جنگ اوکراین نیز صادق است. ترامپ قول داده بود ظرف یک روز به آن پایان دهد. او ماه گذشته پس از تماس ناامیدکنندهای با ولادیمیر پوتین گفت: این یک وضعیت اروپایی بود. این وضعیت باید یک وضعیت اروپایی باقی بماند.
در واقع، رویکرد «اول آمریکا» ترامپ حتی شامل کانادا میشود. کانادا یک همسایه و عضو ناتو است. ترامپ قول داده بود تنها در صورتی که کانادا به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا تبدیل شود، به دفاع از آن کمک خواهد کرد. این واقعیت وجود دارد که با توجه به قوانین جغرافیایی، هرگونه حمله به کانادا تهدیدی جدی برای ایالات متحده خواهد بود.
مسائل اقتصادی و تجاری
مسئله بعدی، اقتصاد است. در این زمینه، ترامپ مدتهاست که به روشنی بیان کرده است که نزدیکترین متحدان آمریکا کشورهایی هستند که دهههاست از آن سوءاستفاده کردهاند. او معتقد است که صنایع خودروسازی آلمان و ژاپن عمدتاً موفق شدهاند. این موفقیت به دلیل تجارت ناعادلانهای است که به صادرات خودروی ایالات متحده آسیب میرساند. وی همچنین معتقد است کانادا صنایع فولاد، لبنیات و الوار آمریکا را تضعیف میکند.
ترامپ کسری تجاری را گواهی بر رقابت ناعادلانه میداند. او چنین استدلال کرده که اتحادیه اروپا برای فریب دادن ایالات متحده تشکیل شده است.
پولیتیکو با اشاره به تعرفه های ترامپ علیه چین و متحدان اروپایی اش افزود: جالب اینجاست که در حالی که چین و سایر کشورها هدف تعرفهها قرار گرفتهاند، روسیه از چنین عوارضی در امان مانده است. این کشورها با ایالات متحده متحد نیستند. در واقع، ترامپ با وعده افزایش تجارت، پوتین را ترغیب کرد تا به جنگ در اوکراین پایان دهد.
این رسانه افزود: اگرچه ممکن است سیاست تهاجمی دولت ترامپ علیه متحدانش، فوریترین تأثیر را نداشته باشد، اما این تهاجم عواقب طولانیمدتی خواهد داشت. این تهاجم به ویژه علیه اروپا صورت میگیرد.
پولیتیکو نوشت: سیاست تهاجمی ترامپ با سخنرانی جی دی ونس آغاز شد. معاون رئیس جمهوری آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ در ماه فوریه (بهمن) سخنرانی کرد. او به حضار حیرتزده هشدار داد که تهدیدی که من بیش از همه در مورد اروپا نگران آن هستم، روسیه یا چین نیست. بلکه تهدید از درون، و عقبنشینی اروپا از برخی از اساسیترین ارزشهایش است. بسیاری از حضار در اتاق متوجه نشدند که این زبان همان چیزی است که رهبران آلمان در دهه ۱۹۳۰ استفاده میکردند. آنها برای متهم کردن یهودیان و دیگران به خیانت از این زبان بهره میبردند.
این حمله به ارزشهای اروپایی از آن زمان تاکنون تشدید شده است. مقام های ارشد دولت ترامپ آشکارا در آستانه انتخابات ملی جانبداری کردهاند. آنها از نیروهای راست افراطی در آلمان، رومانی و لهستان حمایت میکنند. سپس، هنگامی که آژانس اطلاعات داخلی آلمان حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» را طبقهبندی کرد، مارکو روبیو وزیر امور خارجه گله کرد. آژانس این حزب را به عنوان یک سازمان افراطی معرفی کرده بود. روبیو در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که این دموکراسی نیست – این استبداد در لباس مبدل است.
وزارت امور خارجه آمریکا به تازگی مقالهای منتشر کرد. این مقاله اروپاییها را به راهاندازی یک کمپین تهاجمی علیه تمدن غرب متهم میکرد. نویسنده اعلام کرد: سرکوب آزادی بیان، تسهیل مهاجرت گسترده، هدف قرار دادن ابراز عقاید مذهبی و تضعیف حق انتخاب در انتخابات، اساس همکاری فراآتلانتیک را تهدید میکند.
این یک سرزنش تعجب آور بهویژه از سوی دولتی است که کارهای متناقضی انجام میدهد. این دولت در اخراج گسترده مهاجران دست دارد. آنها بودجه مبارزه با گرسنگی و بیماری در سراسر جهان را کاهش دادهاند. این دولت ادعاهای یهودستیزی را به سلاحی برای هدف قرار دادن دانشگاهها تبدیل کرده است. آنها احکام قضایی را نادیده میگیرند و برای استخدام در دولت آزمون وفاداری ایجاد میکنند. در عین حال رسانهها را تحت فشار قرار میدهند تا از خط قرمزها پیروی کنند.