سرویس خبری ایران من: در دنیایی که تهدیدات هستهای روزبهروز پیچیدهتر میشوند، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نقشی کلیدی در حفظ ثبات جهانی ایفا میکند. از بحران زاپوریژیا در اوکراین گرفته تا پرونده هستهای ایران، این دیپلمات آرژانتینیتبار با چالشهایی روبهروست که آینده بشریت را تحت تأثیر قرار میدهد. در همین حال، جهان شاهد افزایش تقاضا برای انرژی هستهای صلحآمیز است؛ تناقضی که گروسی باید با مهارت دیپلماتیک خود مدیریت کند.
بحران زاپوریژیا: نخستین نیروگاه هستهای در خط مقدم جنگ
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که بهنوعی نقش پلیس هستهای جهان را دارد، با چاقوی غذاخوریاش دو نقطه روی رومیزی سفید مشخص میکند. سپس میگوید: «این مسکو است، آن یکی کیف.» دستش را بین این دو نقطه حرکت میدهد تا موقعیت زاپوریژیا را نشان دهد؛ نیروگاه عظیم هستهای اوکراین که زمانی یکپنجم برق کشور را تأمین میکرد، اما اکنون در اشغال نیروهای روسی است و به نخستین نیروگاه هستهای غیرنظامی در جهان تبدیل شده که در بحبوحه جنگ هدف حمله قرار گرفته است.
گروسی توضیح میدهد که بمبارانها در آن منطقه همچنان ادامه دارد و نیروهای روس فشار زیادی وارد میکنند. او میافزاید که تیمی از آژانس از سال ۲۰۲۲ در محل مستقر شده تا مانع بروز فاجعهای مشابه چرنوبیل شود. گروسی با لحنی جدی میگوید: «اینجا خطرناک است، اما باید حضور داشته باشیم.» و اضافه میکند که تاکنون پنج بار به منطقه سفر کرده و حتی در یکی از این سفرها مستقیماً زیر آتش قرار گرفته است.
گفتوگو در رستوران لوکس «سوله» در وین برگزار میشود؛ جایی که میان خیابانهای آفتابی، معماری باشکوه و صدای زنگ کلیساها، حالوهوایی آرام و تاریخی جریان دارد. اما مرد ۶۴ سالهای که روبهروی ما نشسته، با چالشی مواجه است که سایهاش بر سر همه ما سنگینی میکند؛ چالشی که اغلب نادیده گرفته میشود.
آنی جیکوبسن در کتاب پرفروش «جنگ هستهای» هشدار میدهد که وقوع یک حادثه هستهای چه عمدی و چه اتفاقی میتواند در بهترین حالت فقط مناطقی را آلوده کند و در بدترین سناریو تمدن بشری را نابود سازد.
بخشی از این تهدید ناشی از تهاجم گسترده روسیه به اوکراین است که باعث شده نیروگاههای هستهای غیرنظامی در معرض حملات مستقیم قرار گیرند. در همین حال، ولادیمیر پوتین بارها تهدید کرده که از سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد. گروسی با صراحت میگوید: «این موضوع نگرانکننده است چون دارد عادی میشود. پیشتر صحبت از سلاح هستهای یک تابو بود، اما حالا مردم درباره استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی حرف میزنند، انگار امری قابل کنترل یا حتی مجاز است.»
پرونده ایران: خطرناکترین چالش
چالشهای گروسی تنها به اوکراین محدود نمیشود. او با مسائلی مانند برنامه هستهای کره شمالی، تنشهای فزاینده میان دو قدرت هستهای هند و پاکستان و مهمتر از همه، ایران روبهروست. طبق گزارش جدید و محرمانه آژانس، ایران بهطور قابل توجهی ذخایر اورانیوم با غنای نزدیک به سطح تسلیحاتی را افزایش داده، در حالی که اسرائیل آشکارا تهدید به اقدام نظامی کرده است. در همین حال، بولتن دانشمندان اتمی اعلام کرده که ساعت نمادین «روز قیامت» تنها ۸۹ ثانیه تا نیمهشب فاصله دارد؛ هشداری نمادین درباره نزدیکی فاجعهای جهانی.
با وجود این تهدیدهای فزاینده، یک تناقض چشمگیر هم در حال شکلگیری است: در حالی که جهان بیش از هر زمان دیگری نگران تبعات فاجعهبار انرژی هستهای است، تقاضا برای تولید این انرژی نیز رو به افزایش است. سیاستگذاران در سراسر دنیا به این نتیجه رسیدهاند که انرژی هستهای میتواند منبعی قابل اتکا و «سبز» برای تأمین برق اقتصاد دیجیتال آینده باشد. بنابراین، انتخاب میان خطر و فرصت، اکنون بر عهده رهبران سیاسی جهان و مهارتهای دیپلماتیک گروسی است.
آیا او از این مسئولیت سنگین میترسد؟
گروسی شانه بالا میاندازد و پاسخ روشنی نمیدهد: «آدم آرامی هستم. سعی میکنم روی کارهایی تمرکز کنم که از دستم برمیآید.»
گروسی خودش رستوران «سوله» را برای گفتوگو انتخاب کرده، چون به خانه اپرا که در نزدیکی آن است علاقه دارد، و غذاهای ایتالیایی رستوران هم با ریشههای فرهنگیاش هماهنگ است. اگرچه در آرژانتین به دنیا آمده، اما مانند بیش از نیمی از جمعیت این کشور، خانوادهاش اصالت ایتالیایی دارند. این موضوع کاملاً در ظاهرش هم پیداست: گروسی با اندامی ظریف، کتوشلواری به سبک شیک و مد روز میلانی پوشیده و از زیر آستینش دستبندهایی به چشم میخورد که نشان جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر است. خودش میگوید عاشق فوتبال است و بعد از پیروزی آرژانتین در ضربات پنالتی، تصمیم گرفته این دستبندها را تا جام جهانی بعدی از دستش درنیاورد.
اگر روزی آرژانتین مقابل ایتالیا بازی کند چه؟
گروسی، که به اسپانیایی، ایتالیایی و چهار زبان دیگر مسلط است، با لبخند پاسخ میدهد: «معلومه که آرژانتین؛ ولی اگر حریف آرژانتین نباشه، طرفدار ایتالیا خواهم بود.»
در سایر جنبههای زندگی، گروسی تلاش میکند از وابستگیهای قبیلهای فاصله بگیرد؛ رفتاری که از یک دیپلمات حرفهای انتظار میرود. پس از پایان تحصیلات در رشته علوم سیاسی، او نمایندگی آرژانتین را در مأموریتهای متعدد برعهده داشت، از جمله سمتهایی مانند ریاست دفتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سازمان منع سلاحهای شیمیایی. در سال ۲۰۱۹، او بهعنوان ششمین مدیرکل آژانس انرژی اتمی، نهادی وابسته به سازمان ملل، منصوب شد و اکنون مسئولیت هدایت حدود ۲۵۰۰ نفر را برعهده دارد.
قرار است چند سال دیگر در همین سمت باقی بماند، اما در گفتوگو با ما تأیید میکند که برای تصدی پست دبیرکلی سازمان ملل، که سال آینده خالی میشود، نامزد شده است. میگوید: «نمیخواهم تبلیغ کنم، عملکردم خودش گویای همه چیز است. سازمان ملل امروز در وضعیت خوبی نیست؛ ایده اولیهاش هنوز ارزشمند است، اما به نهادی بزرگ، دیوانسالار و تا حد زیادی غایب از حل بحرانهای بینالمللی تبدیل شده. این الزاماً نباید چنین باشد.»
دیپلماسی در عصر تکنولوژی
گروسی هم از آموزش لازم برخوردار است و هم از ارتباطاتی که در چنین سطحی اهمیت دارد. او با دو تلفن همراه وارد رستوران میشود. با خنده میگوید: «یکی عمومی است و یکی خصوصی؛ البته این دیگر بیمعنا شده چون سیاستمداران همهشان میخواهند به شماره خصوصیتان دسترسی داشته باشند.» درباره محبوبیت پیامرسان سیگنال میان سیاستمداران میگوید: «بعد از آن اتفاقی که در آمریکا افتاد [جایی که مقامات ارشد بهطور ناخواسته اطلاعات محرمانه را از طریق سیگنال برای خبرنگاری فرستادند]، واقعاً چه کسی میتواند مطمئن باشد؟»
صحبتمان با خنده ادامه دارد تا اینکه صاحب رستوران، مرد مقدونی پرحرفی به نام آکی نورالدینی، وارد میشود و با سرعت به زبان ایتالیایی درباره منو توضیح میدهد. گروسی اشاره میکند که چهرههایی مثل بیل کلینتون و پلاسیدو دومینگو در همینجا غذا خوردهاند، اما خودش میگوید: «معمولاً ناهار نمیخورم» و «هیچوقت در طول هفته الکل نمینوشم، فقط آخر هفتهها»، چون بهشدت به تناسب اندام اهمیت میدهد.
بدون توجه به لیست شراب، با توصیه نورالدینی، تصمیم میگیریم یک برنزینوی نمکپز، سبزیجات کبابی و سالاد گوجهفرنگی را به اشتراک بگذاریم. کمی بعد، کاسهای از فوکاچیای داغ با رزماری روی میز میآید. من امتحان میکنم و خوشم میآید، اما گروسی حتی نگاهی هم به آن نمیاندازد.
در حالی که منتظر سرو غذا هستیم، گروسی میگوید که بهتازگی از سفری به ایتالیا برگشته که هدف آن ترویج انرژی هستهای غیرنظامی بوده است. او بهزودی هم به کیف و هم به مسکو خواهد رفت تا درباره وضعیت زاپوریژیا گفتوگو کند.
آیا این نیروگاه میتواند منجر به فاجعهای مشابه چرنوبیل شود؟
گروسی در ماههای اخیر میان ولودیمیر زلنسکی و ولادیمیر پوتین در رفتوآمد بوده، رئیسجمهور اوکراین را «بارها» دیده و دوبار هم با پوتین دیدار داشته؛ افزون بر آنکه مرتب با اعضای تیم روسیه در تماس است.
اما پیشرفت در این پرونده بهکندی صورت میگیرد. گروسی میگوید که تیم نظارتی آژانس از مسیر اوکراین به زاپوریژیا میرود تا بر حاکمیت مشروع این کشور تأکید کند. اما همین مسیر یعنی عبور از خط مقدم نبرد. توضیح میدهد: «وضعیت بسیار دراماتیک است. باید از روی پلی عبور کنید، پیاده راه بروید و سپس با طناب بالا بروید. خودم این مسیر را تجربه کردهام، اما حالا روسها هشدار میدهند که اگر بیاییم، ممکن است کشته شویم.» توسط چه کسی؟ او با لحنی محتاط و دیپلماتیک پاسخ میدهد: «واقعاً هیچوقت معلوم نیست چه کسی شلیک میکند.»
خبر «مثبت» – دستکم از نگاه علمی این است که نیروگاه، با شش توربین هزار مگاواتی، در وضعیت «سرد» قرار دارد؛ به این معنا که در حال حاضر فعال نیست. بنابراین در صورت اصابت، آلودگی گستردهای مانند چرنوبیل ۱۹۸۶ ایجاد نخواهد شد. گروسی میگوید: «چیزی نیست که مردم اروپا بابتش نگران باشند.» با این حال هشدار میدهد که برخی تجهیزات در محل وجود دارد که اگر آسیب ببیند، ممکن است باعث نشت شود و منطقه محلی را آلوده کند. او نتیجه میگیرد: «باید بدون حادثهای جدی تا زمان آتشبس دوام بیاوریم؛ اما تا آن زمان، هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.»
اما بزرگترین دغدغه گروسی، ایران است. در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، تهران به بازرسان آژانس اجازه داد وارد تأسیسات هستهایاش شوند و در ازای رفع بخشی از تحریمهای آمریکا، محدودیتهای گستردهای بر برنامه هستهای خود پذیرفت. اما در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ از توافق خارج شد و طبق جدیدترین گزارش آژانس، ایران نه تنها سطح دسترسی بازرسان را محدود کرده، بلکه حجم بزرگی از اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد انباشته کرده است. گروسی میگوید: «در حال حاضر، ایران بمب هستهای ندارد، اما مواد لازم برای ساخت آن را دارد.» و اضافه میکند که ساخت یک بمب ممکن است خیلی زود اتفاق بیفتد.
نماینده ویژه ترامپ، استیو ویتکوف، مذاکرات با ایران را از سر گرفته است. اما تهدیدهای اسرائیل باعث شده این پرونده بهگفته کارشناسان، «پتانسیل فوقالعادهای برای فاجعهبار شدن» داشته باشد. اگر مذاکرات به شکست بینجامد، به احتمال زیاد گزینه نظامی روی میز خواهد آمد.
از آن بدتر، تأسیسات هستهای ایران را نمیتوان با یک حمله «جراحیشده» از کار انداخت. گروسی، که بارها از این سایتها بازدید کرده، میگوید: «حساسترین بخشها در عمق نیممایلی زمین هستند. برای رسیدن به آنها باید از تونلهای مارپیچی پایین، پایین، پایین بروید.»
آیا او میتواند مانع از حمله احتمالی اسرائیل شود؟ گروسی امیدوار است، چرا که دستکم آمریکاییها و ایرانیها هنوز در حال گفتوگو هستند. بعد از دیدار ما، گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد ویتکوف حتی خطوط کلی یک توافق را مطرح کرده است. اما پس از آن، هم دونالد ترامپ و هم رهبر ایران مواضعی جنگطلبانه اتخاذ کردند.
برخی از منتقدان رئیسجمهور آمریکا میگویند که ویتکوف، که سابقهاش در توسعه املاک بوده، اعتبار لازم برای این مذاکرات را ندارد. اما گروسی این نظر را رد میکند: «در مواردی دیدهام که کشورها باید متقاعد شوند وارد مذاکره شوند. اما اینجا چنین نیست؛ مذاکرات کاملاً جدی هستند. ویتکوف شخصی بسیار جدی است. اینکه برخی میگویند نیست، برای من پذیرفتنی نیست. نمیتوانم درباره ترجیحات سیاسی اظهار نظر کنم، چون با هر دو حزب کار میکنم. اما این را میتوانم بگویم: او روندی را آغاز کرده که پیش از این وجود نداشت، و این واقعیتی است که باید به آن احترام گذاشت.»
به نظر میرسد این احترام دوطرفه است. دولت ترامپ در زمان زمامداریاش تلاش کرد بسیاری از نهادهای سازمان ملل را تضعیف یا از بودجه محروم کند. اما آژانس انرژی اتمی از این آسیبها در امان ماند؛ شاید به این دلیل که ترامپ تهدید هستهای را جدی میگیرد، یا شاید چون به توسعه انرژی هستهای غیرنظامی علاقهمند است. یا شاید هر دو.
در هر صورت، گروسی مصمم است با همه طرفها گفتوگو کند حتی اگر بابت تعامل با دشمنانشان، مورد انتقاد قرار گیرد. میگوید: «کرهایها من را بهشکل کوسه نقاشی میکنند!» او در کره جنوبی چهرهای بحثبرانگیز است، چون آن کشور تمایلی به طرح موضوع بمب هستهای کره شمالی ندارد. از سوی دیگر، وقتی ژاپن در سال ۲۰۲۳ شروع به تخلیه آب تصفیهشده نیروگاه فوکوشیما به دریا کرد، چین بهشدت واکنش نشان داد. گروسی بخشی از این بحران را با اعزام بازرسان چینی به فوکوشیما مدیریت کرد.
در همین حال، غذای ما زیر گنبدی از نمک داغ سرو میشود. گارسون آن را فیله کرده و همراه با روغن زیتون در بشقابها میگذارد. ماهی طعمی لطیف و تازه دارد. سبزیجات کبابی هم به همان اندازه خوشطعماند.
از او میپرسم: در این مذاکرات، چه اهرمی در دست دارید؟ گروسی پاسخ میدهد: «داوری.» یعنی هیچ توافقی بدون تأیید آژانس رسمیت نمییابد. همین موضوع باعث شده مدام در سفر باشد. او با لحنی آمیخته به طنز تلخ میگوید: «بهایش را با زندگیام میدهم – با طلاق.» گروسی از دو ازدواج، هفت دختر و یک پسر دارد. خودش میگوید: «چه تعداد زن!» و با خنده میپرسد: «فکر میکنی این را از دیپلماسی یاد گرفتهام؟»
تنها رهبر جهانی که از گفتوگو با گروسی امتناع کرده، کیم جونگ اون رهبر کره شمالی است. گروسی توضیح میدهد: «در سال ۲۰۰۹ ما را بیرون کردند. ولی ما قبلاً از آن تأسیسات بازدید کرده بودیم و میدانیم کره شمالی بین ۶۰ تا ۷۰ کلاهک هستهای دارد.» او از نبود هرگونه ارتباط با پیونگیانگ نگران است، بهویژه از منظر ایمنی، چون «هیچ تعامل مستقیمی وجود ندارد». همچنین از وقوع اتفاقی تصادفی یا تصمیمی عمدی که میتواند فاجعهآمیز باشد واهمه دارد—اتفاقی شبیه آنچه در کتاب «جنگ هستهای» پیشبینی شده؛ جایی که یک سوءتفاهم، زمین را ظرف چند ساعت نابود میکند.
میپرسم: آیا خودش آن کتاب را خوانده؟ میخندد و میگوید: «نه، اما شنیدهام خیلی واقعی است.» پس چطور شبها راحت میخوابد؟
گروسی با چنگال ماهی را در بشقابش جابهجا میکند و در حالی که نگاهش به دوردست دوخته شده، میگوید: «تا امروز، دیپلماسی مانع از آن شده که این اتفاق بیفتد.»
او ادامه میدهد: «امروز بهراحتی میتوانستیم ۳۰ کشور داشته باشیم که از نظر فنی قادر به ساخت بمب هستهای باشند. اما فقط ۹ کشور به این توانمندی دست یافتهاند.» او هشدار میدهد که این عدد میتواند افزایش یابد؛ مثلاً اگر ایران به بمب هستهای برسد، ممکن است دومینووار کشورهای خاورمیانه هم بهدنبالش بروند. یا اگر ترامپ تضمینهای امنیتی از اروپا را پس بگیرد، لهستان نیز ممکن است وارد این مسیر شود. گروسی تأکید میکند: «این مسیر بسیار خطرناک است. اما من به عقلانیت در نهایت امر باور دارم؛ تاکنون همیشه لحظهای بوده که پیش از دیر شدن، متوقف شدهایم. ولی این کار نیاز به مذاکرهکننده دارد.»
آیا این دیدگاه سادهانگارانه است؟
شاید نه. گروسی در دهه ۱۹۸۰ وارد عرصه دیپلماسی شد؛ درست پس از آنکه رژیم نظامی آرژانتین سقوط کرد و با افشای برنامه هستهای مخفیاش در پاتاگونیا، جهان را شوکه کرد. آرژانتین و برزیل وارد رقابت تسلیحاتی شده بودند، اما برخلاف انتظار، یک دیپلماسی هوشمندانه ورق را برگرداند. گروسی آن روزها را به یاد میآورد: «رئیسجمهور آرژانتین، رئیسجمهور برزیل را به بازدید از تأسیسات مخفی دعوت کرد. واقعاً لحظهای تاریخی بود – چیزی مثل اینکه نتانیاهو، فلسطینیها را به تأسیسات نظامی اسرائیل دعوت کند.» از همانجا بود که گروسی تصمیم گرفت زندگیاش را وقف عدم اشاعه کند و پس از دورهای در صنعت هستهای، مسیرش به آژانس انرژی اتمی ختم شد.
غذای اصلی تمام میشود، پیشنهاد دسر را رد میکنیم. گروسی چای نعناع سفارش میدهد و من یک اسپرسوی دابل.
انرژی هستهای در عصر جدید: از تابو تا ضرورت
برای تغییر فضا، بحث را به بخش دوم مأموریت آژانس میبرم: ترویج استفاده صلحآمیز و ایمن از انرژی هستهای، یا همان شعار معروف «اتم برای صلح». تا چند سال پیش، این مأموریت تقریباً بهاندازه مقابله با اشاعه دشوار بود. در اواخر قرن بیستم، گروههای ضدهستهای مثل کمپین خلع سلاح، با انرژی هستهای بهشدت مخالف بودند. آلمان و حتی اتریش، کشور میزبان آژانس، فناوری هستهای را کنار گذاشتند. وقتی در کنفرانس اقلیمی ۲۰۲۱ گلاسگو برای اولینبار گروسی را دیدم، داشت وسط فریاد فعالان محیطزیست سخنرانی میکرد. با خنده یادآوری میکند: «یادته چی گفتم و چطور بهش خندیدن؟»
اما حالا فضا تغییر کرده است. ترامپ مجموعهای از دستورات اجرایی برای حمایت از انرژی هستهای صادر کرده و حتی آلمان هم مخالفتش را کاهش داده. چرا؟ یک دلیل، پیشرفتهایی است که مشکل زبالههای هستهای را تا حدی حل کردهاند؛ نمونهاش پروژههای بیل گیتس. دلیل دیگر ظهور نسل جدید راکتورهای مدولار کوچک است که ارزانتر و انعطافپذیرترند. سوم، درک روزافزون سیاستگذاران از این واقعیت است که بدون انرژی هستهای، کربنزدایی سریع تقریباً ناممکن است. و چهارم، نگرش نسل جوان که برخلاف نسل گروسی – که با داستانهای آخرالزمانی مثل «وقتی باد میوزد» بزرگ شدهاند – نگاه مثبتتری به انرژی هستهای دارد.
آیا این تغییر نگرش به خاطر فراموشی بمباران هیروشیما و ناگازاکی است؟ گروسی مخالفت میکند و میگوید: «نه، نسل جوان آگاهی بالایی از مسائل زیستمحیطی دارد و نگاهش فناورانه است.» آژانس هم سعی کرده با این نسل ارتباط برقرار کند: بهتازگی از اینفلوئنسرهایی مثل ایزابل بومیک، مدل مشهور برزیلی، برای ترویج انرژی هستهای استفاده کرده است.
در سوی دیگر، غولهای فناوری مثل مایکروسافت، ایکس (تحت مالکیت ایلان ماسک) و اوپنایآیِ سم آلتمن نیز بهدلیل نیاز شدید مراکز داده به برق، به سمت انرژی هستهای روی آوردهاند. منابع تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی رشد سریعی دارند، اما انرژی هستهای مزیتهایی مانند مقیاسپذیری و پایداری را فراهم میکند – هرچند با هزینهای بالاتر. گروسی توضیح میدهد: «برای اولینبار شاهد تقاضای جدی از سوی بخش خصوصی هستیم، نه فقط دولتها یا شرکتهای برق.» و اضافه میکند: «یکی از ویژگیهای شرکتهای بزرگ فناوری این است که دوست دارند از شبکه سراسری مستقل باشند – همه میخواهند نیروگاه اختصاصی خودشان را داشته باشند!»
همان لحظه، داستان زاپوریژیا دوباره در ذهنم زنده میشود و با خود فکر میکنم آیا این استقبال جهانی از انرژی هستهای غیرنظامی، خودش به تهدیدی تازه بدل نخواهد شد؟ گروسی در کنفرانس اقلیمی ۲۰۱۹ اشاره کرده بود که حتی با در نظر گرفتن فاجعه چرنوبیل، تلفات ناشی از انرژی هستهای غیرنظامی تا امروز بسیار اندک بوده است. نکتهای مهم؛ چرا که بشر معمولاً در ارزیابی خطرات و منافع عملکرد خوبی ندارد. آمار نشان میدهد مرگومیر ناشی از انرژی هستهای در مقایسه با بیماریهای همهگیر یا بحران اقلیمی، تقریباً ناچیز بوده است.
با اینحال، گروسی میداند که منطق و آمار بهتنهایی کافی نیست. به همین دلیل آژانس امسال قرار است نخستین نشست رسمی خود با بزرگترین شرکتهای فناوری درباره انرژی هستهای و هوش مصنوعی را برگزار کند. گروسی میگوید: «به خواهران هفتگانه نفتی نگاه کنید. ما هم به چیزی مثل آن نیاز داریم.»
در حالی که منتظر پرداخت صورتحساب هستیم، با خود فکر میکنم که این رویکرد گروسی پیوندزدن دیپلماسی هستهای با همکاری بخش خصوصی – حرکتی هوشمندانه است؛ نهتنها برای کاهش خطرات جهانی بلکه بهعنوان گامی حسابشده برای تقویت شانسش در رقابت دبیرکلی سازمان ملل. از او میپرسم: آیا فکر میکند ترامپ از کاندیداتوریاش حمایت میکند؟ لبخند میزند و میگوید: «امیدوارم. واقعاً امیدوارم همه حمایت کنند!»
اما او درست مانند من بهخوبی میداند که هر دستاوردی در این مسیر چقدر شکننده است. وقتی جلوی خانه اپرا به خداحافظی میرسیم، به شوخی میگویم: «موفق باشی!» گروسی در نور آفتاب دور میشود و تقریباً بلافاصله، هر دو تلفن همراهش را بیرون میآورد و شروع به چک کردن میکند.