سرویس خبری ایران من: در میانه جنگهای بیپایان و تنشهای هستهای، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نقش خود را نهتنها بهعنوان ناظر، بلکه بهعنوان میانجی فعال ایفا کرده است. گفتوگوی پیشرو نگاهی نادر و بیپرده به تلاشهای پشتپرده او در مقابله با خطرات فاجعهبار، از اوکراین تا ایران، و باور او به قدرت دیپلماسی در برابر سایه سنگین جنگ است.
او خوب میداند که هنوز وقت جشن گرفتن نرسیده. با وجود تمام تلاشهای خستگیناپذیرش طی سالهای اخیر برای جلوگیری از فاجعه هستهای در اوکراین، جنگ همچنان ادامه دارد. درگیریها شدید است و اصابت حتی یک گلوله، بهویژه اگر به نیروگاه هستهای بخورد، میتواند باعث نشت مواد رادیواکتیو شود و بدترین سناریوی ممکن برای اروپا را رقم بزند.
آمریکا، روسیه و اوکراین در حال مذاکره برای رسیدن به آتشبس هستند. اگر این مذاکرات به نتیجه برسد، بخشی از اعتبار جلوگیری از یک فاجعه هستهای از زمان آغاز جنگ در سال ۲۰۲۲، بدون شک به دیپلمات ۶۴ ساله آرژانتینی تعلق خواهد داشت که از سال ۲۰۱۹ ریاست آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برعهده دارد.
در همان روزهای نخست جنگ، گروسی شخصاً وارد میدان شد و مسیر فعالیت آژانس را به سمت نقشی کلیدی در تأمین امنیت نیروگاه زاپوریژیا – که در ابتدای تهاجم به تصرف نیروهای روس درآمده بود – هدایت کرد.
تصرف این نیروگاه، سایهای سنگین از تکرار فاجعهای مشابه چرنوبیل را در اوکراین زنده کرد؛ حادثهای که در سال ۱۹۸۶ بیش از هشت میلیون نفر را در معرض تشعشع قرار داد.
در شرایط جنگی، نهادهای بینالمللی اغلب به صدور بیانیههای اصولی بسنده میکنند، همانطور که سازمان ملل تصرف زاپوریژیا را غیرقانونی اعلام کرد. اما گروسی فراتر از بیانیه رفت؛ او درک کرده بود که نقش آژانس باید عملیتر و ملموستر باشد.
مأموریت آژانس، ترویج استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، ارائه فناوری و کمک فنی به کشورهای در حال توسعه و همچنین نظارت بر ایمنی فعالیتهای هستهای است. گروسی در گفتوگو با این روزنامه از مقر آژانس در وین میگوید: «همین مأموریت، مشروعیت لازم را به من داد تا وارد جایی شوم که هیچکس دعوتم نکرده بود.»
پس از مذاکراتی فشرده، گروسی توانست همراه با تیمهای فنی خود به نیروگاه زاپوریژیا برود. در مسیر حرکت، کاروان حامل او هدف تیراندازی قرار گرفت. خودش میگوید: «تحت آتش بودیم. هرگز ندانستیم از سوی چه کسی، و شاید هم هیچوقت ندانیم که هدف فقط ایجاد رعب بود یا واقعاً قصد آسیب رساندن داشتند.»
حضور فیزیکی گروسی در محل، امکان تهیه گزارشهای دقیق و بیواسطه را فراهم کرد تا از انتشار اخبار جعلی جلوگیری شود. همچنین، پرچم آبی سازمان ملل که تیم او زیر آن حرکت میکرد، بهعنوان یک عامل بازدارنده عمل کرد. او میگوید: «این حضور، تأثیر مهارکنندهای داشت.»
گروسی همچنین در عرصه دیپلماسی اقدامات نامتعارفی انجام داد که امروز از سوی کشورهای عضو شورای امنیت به رسمیت شناخته میشود. او بدون تردید با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، بارها دیدار کرد تا درباره امنیت نیروگاه زاپوریژیا گفتوگو کند. همچنین با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین نیز دیدار داشت. تحلیلگران معتقدند این دیدارها، پلهای حیاتی ارتباط دیپلماتیک میان طرفهای درگیر را شکل دادهاند.
گروسی میگوید: «نقشم را با احتیاط اما بهصورت فعال ایفا میکنم. اگر اعتماد طرفهای درگیر جلب شود، میتوان اقدامات مؤثری انجام داد.»
آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنها نهادی است که حضوری مستمر در ایران داشته؛ کشوری که برنامه هستهای آن همچنان یکی از نگرانیهای اصلی جهان است. تردیدهای جدی درباره تلاش حکومت ایران برای ساخت سلاح هستهای وجود دارد. گروسی بارها به تهران سفر کرده تا به ابهامها در این زمینه پاسخ دهد و حضور دائمی بازرسان آژانس را حفظ کند.
بسیاری معتقدند فعالیتهای چندسال اخیر گروسی، او را به یکی از گزینههای جدی برای جانشینی آنتونیو گوترش در مقام دبیرکل سازمان ملل تبدیل کرده است؛ سمتی که قرار است پایان سال آینده مجدداً تعیین تکلیف شود. اگر انتخاب شود، او نخستین آرژانتینی و دومین فرد از آمریکای لاتین خواهد بود که به این مقام میرسد. خودش میگوید: «کارنامهام در آژانس، بهترین کمپین انتخاباتیام خواهد بود.»
تنش نظامی بین هند و پاکستان، دو قدرت هستهای، هفته گذشته بالا گرفت. ارزیابی شما چیست؟
وضعیت بسیار پیچیده است، اما با وجود داشتن زرادخانههای هستهای، نشانهای از تمایل برای استفاده از این سلاحها نمیبینم.
برای حضور در نیروگاه زاپوریژیا نیاز به تأیید شورای امنیت داشتید. چه توافقی حاصل شد؟
اگرچه زبان فنیتری به کار رفت، اما اساس توافق بر دو اصل بود: نخست اینکه هیچ حملهای به نیروگاه صورت نگیرد و دوم، که بیشتر خطاب به نیروهای اشغالگر بود، این بود که نیروگاه به پایگاه نظامی تبدیل نشود. حتی فهرستی از سلاحهای سنگینی تهیه کردیم که ورودشان به منطقه ممنوع شد. این حمایت گسترده باعث شد بتوانم آنجا حضور پیدا کنم و مشروعیت بینالمللی لازم را کسب کنم.
شما کانال گفتوگوی مستقیمی با رؤسای جمهور روسیه و اوکراین ایجاد کردید.
بله، جلسات منظمی داشتیم. به مسکو و کییف سفر کردم. ابتدا با پوتین در سنپترزبورگ و بعد در سوچی دیدار داشتم. بارها هم به کییف رفتم. مأموریت ما روشن است؛ گفتوگو با هر دو طرف برای جلوگیری از حوادث احتمالی.
اوضاع کنونی منطقه را چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر منطقه درگیر جنگ فعال است. بنابراین نهتنها نمیتوان گفت «مأموریت به پایان رسیده»، بلکه هنوز تا آرامش فاصله داریم. درگیریها همچنان ادامه دارد؛ حتی اگر رسانهها آنطور که باید، منعکس نکنند، خطوط مرزی درگیر نبردهای شدید هستند.
نشت رادیواکتیو از نیروگاه زاپوریژیا چه اندازه میتواند خطرناک باشد؟
نیروگاه در وضعیت «خاموشی سرد» قرار دارد؛ یعنی تولید برق متوقف شده. این وضعیت خطر وقوع فاجعه بزرگ را بهطور قابل توجهی کاهش میدهد، اما آن را کاملاً منتفی نمیکند. مقدار زیادی سوخت هستهای در هسته راکتورها وجود دارد. همچنین مقادیر زیادی سوخت استفادهنشده و مصرفشده، خارج از محفظههای محافظ قرار دارد که در صورت حمله جدی، ممکن است منجر به آلودگی منطقهای مهم شود. نه تا حدی که به پاریس برسد، اما قطعاً میتواند منطقه اطراف را تحتتأثیر قرار دهد.
توافق احتمالی میان روسیه و اوکراین چه ساختاری خواهد داشت؟
طرحی که آمریکا پیشنهاد داده، مجموعهای از اصول را شامل میشود. از جمله: به رسمیت شناختن کریمه بهعنوان بخشی از روسیه؛ در مورد سایر مناطق، پذیرفتن وضعیت موجود بدون رسمیت حقوقی، یعنی قبول اشغال عملی اما نه قانونی. در ازای آن، برخی امتیازها به اوکراین داده میشود؛ مانند امکان پیوستن به اتحادیه اروپا، اما نه ناتو. همچنین بحثهایی درباره پرداخت غرامت در جریان است. البته این مسائل فراتر از حوزه آژانس است، اما چون نیروگاه هستهای زاپوریژیا در منطقه اشغالی قرار دارد، در جریان کلیات این مذاکرات هستیم. آمریکا هم نشان داده اگر توافق بر اساس این چارچوب پیش نرود، ممکن است از گفتوگوها خارج شود. البته هنوز به آن نقطه نرسیدهایم.
ورود دونالد ترامپ به عرصه جهانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ارزیابیهای متفاوتی درباره ریاستجمهوری ترامپ وجود دارد، اما بهعنوان رئیس یک نهاد بینالمللی، وظیفه من قضاوت نیست. آنچه برایم اهمیت دارد، آغاز روندهای مذاکرهای در جاهایی است که پیشتر وجود نداشت. این موضوع برای من، بهعنوان یک دیپلمات، ارزشمند است؛ زیرا وضعیت فعلی بسیار منفی است، بهویژه برای اوکراین که با تلفات انسانی عظیمی مواجه است. تخمین زده میشود که حدود ۶٬۰۰۰ سرباز در هفته از هر دو طرف کشته میشوند و تلفات انسانی اکنون به صدها هزار نفر رسیده است. این یک فاجعه است، با اینکه تغییر محسوسی در خطوط تماس مشاهده نمیشود. معتقدم وجود فرآیندهای مذاکرهای برای حرکت بهسوی وضعیت بهتر ضروری است. اخیراً با آندری سیبیها، وزیر امور خارجه اوکراین، صحبت کردم و او به من گفت که در حال مذاکره کامل هستند و تمایل خود را برای پذیرش آتشبس تکرار کرد.
چگونه توضیح میدهید که ترامپ به مسکو نزدیکتر است تا به کییف؟
توضیح این موضوع در حوزه مسئولیت من نیست و نمیخواهم آن را توجیه کنم. فکر میکنم مهم این است که این درگیری تریلیونها دلار از ایالات متحده را هدر میدهد و ترامپ دستور کاری برای اولویتبندی منافع آمریکا دارد. آنچه او به شیوهای که برخی آن را کاملاً مخرب میدانند نشان میدهد، اولویتبندی قوی منافع ملی خود است.
در یکی دیگر از درگیریهای داغ، در خاورمیانه، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در تلاش است تا ترامپ را برای حمله و تخریب زیرساختهای هستهای ایران متقاعد کند. این شما را نگران میکند؟
بله. اسرائیل بارها این را بیان کرده است. آنها معتقدند که وضعیت ایران با یک سلاح هستهای، خطری وجودی است. در برابر این، اینکه یک روند مذاکره وجود داشته باشد به نظرم مهم است. من با استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به منطقه، در تماس بودهام و ما در تلاشیم تا دانشی که درباره ایران داریم را به اشتراک بگذاریم. در نهایت همه صحبت میکنند، اما تنها کسانی که در ایران حضور داریم ما هستیم.
آیا حضور دائمی در آنجا دارید؟
بله. ما آنجا هستیم و بازرسیها هرگز متوقف نشده است. مشکل با ایران این است که مناطق خاکستری زیادی وجود دارد زیرا این کشور هرگز چیزها را به خوبی توضیح نمیدهد. نقاط مبهمی وجود دارد. اما خب، ما تنها سازمانی هستیم که مأموریت شناختهشده بازرسی در آنجا داریم. و این تا زمانی است که ایران بخشی از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای باشد که نشان میدهد هر کشوری که فعالیت هستهای دارد، باید توافقی با آژانس داشته باشد تا سازمان بتواند آزادانه بازرسی کند.
پس با وجود فوریت اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، شما همچنان راه دیپلماتیک را اولویت میدهید؟
کاملاً. معتقدم باید بیوقفه به دنبال توافق از طریق دیپلماسی بود. غیرممکن نیست. کار ویتکاف در این زمینه شایسته حمایت است.
آیا میتوان تا ابد از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کرد؟
بله، قطعاً. به یک توافق سیاسی خوب نیاز است که بر اساس آن ایران متعهد شود سلاح هستهای نداشته باشد. ایرانیها میگویند که این تعهد را دارند، اما در عین حال تردیدهایی وجود دارد. درباره بسیاری از فعالیتهایی که در ایران انجام میشود، تردیدهایی هست. آنها باید این تردیدها را برطرف کنند و باید گشودگی و شفافیت بیشتری داشته باشند. دستیابی به این امر غیرممکن نیست. من در تماس مداوم با وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، هستم که به من میگوید به دنبال همان چیز هستند. ما باید تلاش کنیم تا این خطوط به هم برسند. حمله اسرائیل درگیری بزرگتری را به راه میاندازد و نمیدانم آیا مشکل اصلی را حل میکند یا خیر.
زیرا اگر مشکل اصلی توانایی نهفته ایران برای داشتن سلاح هستهای است، حتی یک کارزار بسیار مخرب احتمالاً نمیتواند تمام زیرساختها را نابود کند و آن را با توانایی بازسازی باقی میگذارد. باید کارزاری ویرانگر باشد. به یاد داشته باشید که ایران کشوری بسیار بزرگ و ثروتمند است. بهعنوان یک دیپلمات، با ۴۰ سال تجربه در این کار، همیشه فکر میکنم امکان توافق وجود دارد و این را نه از روی سادهلویی، بلکه از دید مذاکرهای میگویم که پیگیری میکنم و معتقدم در نهایت به اسرائیل ثبات خواهد داد. اگر ما بتوانیم ترس از اینکه ایران به سلاح هستهای مجهز شود را برطرف کنیم، فکر میکنم گام بسیار بزرگی بهسوی ثبات خاورمیانه، که بیش از حد رنج کشیده است، برداشتهایم.
درباره آرزوی شما برای هدایت سازمان ملل متحد صحبت کنیم.
بهنظر من، سازمان ملل متحد امروز از همیشه مهمتر است. در دنیایی که بیش از هر زمان دیگری دچار شکاف و چنددستگی شده، نهادهایی مانند شورای امنیت تحت تأثیر وتوهای ساختاری عملاً فلج شدهاند. در این شرایط، نقش دبیرکل اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ چرا که او تنها فردی است که میتواند با همه طرفها گفتوگو کند و مواضع متضاد را به هم نزدیک کند.
آنتونیو گوترش دبیرکل برجستهای است و هنوز یک سال و نیم از دورهاش باقی مانده. ما در هر کاری که لازم باشد، از او حمایت میکنیم. اما در عین حال، من به تجربیاتی که اکنون دارم تکیه میکنم. وقتی بتوانید در روندهای متضاد میان کشورها تأثیر بگذارید، حتی آنهایی که درگیر دشمنی هستند، در نهایت قدردان این تلاشها خواهند شد.
شما در سالهای اخیر بهخاطر گفتوگو با همه طرفها شناخته شدهاید.
من معتقدم که باید همیشه در جایگاه یک طرف گفتوگوی مورد اعتماد باقی بمانیم. بهعنوان مثال، وقتی با پوتین مصاحبه کردم، انتقادهای زیادی را به جان خریدم. اما از بسیاری از رهبران یک سوال ساده پرسیدم: اگر قرار نیست با پوتین گفتوگو کنم، پس باید با چه کسی صحبت کنم؟ همین منطق درباره زلنسکی هم صادق است.
نقش من این نیست که برچسب بزنم یا کسی را جنایتکار جنگی خطاب کنم؛ چنین کاری تمام اثرگذاری مرا نابود میکند. هدف اصلی من این است که حداقل نقاط اشتراک را پیدا کنم تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری شود.